به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت:
خبر آنلاین به تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ واکنش سیّد محمّد خاتمی رئیس دولت اصلاحات را در مورد فوت مهسا امینی، مخابره کرد.
وی در فرازهایی از توئیت خود نوشته بود:
«- باز هم فاجعه های ناگوار، که درد آن تا مغز استخوان را می سوزاند!
- طبق اخبار، دخترخانمی با ادّعای پوشش نامناسب بازداشت و در جریان بازداشت و انتقال دچار جراحات و عارضهی قلبی و مغزی میشود!
- آیا این فاجعه و رویدادهای پر تکرار مشابه آن کافی نیست که برای خدا، از رفتارهای خلاف قانون، منطق و شرع دست برداشته شود؟!»
با فاصلهی یک روز، بیانیهی مجمع روحانیون مبارز هم صادر میشود و در آن از مهسا امینی به عنوان دختر مظلوم کردستانی یاد می شود و تأکید می گردد؛ «عامل مرگ او هر چه باشد، ترس، سکته، عارضهی قلبی، از بار مسئولیت عاملان و آمران این فاجعه نمی کاهد.»
بررسیهای پزشکی و اسناد مشهود در فیلم های موجود از خانم مهسا امینی نشان می دهد آقای خاتمی و حضرات مجمع بدون هیچ دلیل و مدرک و سندی در مورد نحوهی فوت این خانم به عنوان یک فاجعه، زود قضاوت کرده اند. آنها با فاجعه خواندن این رویداد، همصدا با منافقین و ضدّ انقلاب و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان، آتش یک فتنهی هشت روزه را کلید زدند.
چند مسئله در مورد توئیت آقای خاتمی و بیانیهی مجمع قابل تأمّل است:
۱- اگر فوت طبیعی یک خانم به هنگام برخورد قانونی با یک جرم مشهود، یعنی کشف حجاب، فاجعه است، مرگ دلخراش و فجیع ۱۱ نیروی انتظامی که به فجیع ترین شکل ممکن به شهادت رسیدند، از نظر ایشان و اعضای مجمع چه عنوانی بر آن می توان گذاشت؟
۲- اگر فوت طبیعی یک خانم که کشف حجاب کرده و آقای خاتمی بر خلاف واقع از آن به عنوان پوشش نامناسب یاد میکند یک فاجعه است، چادر از سر زنان محجّبه کشیدن، مساجد را به آتش کشیدن، قرآن و حکم حجاب را آتش زدن، بیش از ۵۰ نفر از مردم عادی را کف خیابان به شهادت رساندن، نامش چیست؟
چرا درد این حوادث تا مغز استخوان آقای خاتمی و اعضای مجمع را نسوزاند که یک بیانیهی دو خطّی بدهند و اظهار تأسّف کنند و با خانواده های داغدیدهی آنها اظهار همدردی نمایند؟! آیا اینها شهروند ایرانی نبودند؟ اینها فاقد حقوق شهروندی و انسانی هستند؟
۳- منافقین، حزب دموکرات کردستان، کومله و سلطنتطلبان اعلام کردند؛ «مرگ مهسا بهانه است، اصل نظام نشانه است» و آن را در تجمّعات غیر قانونی همراه با آتش زدن اموال عمومی و اموال مردم فریاد زدند و شنیع ترین توهین ها را به مقدّسات نظام روا داشتند. آیا از نظر خاتمی و خوئینی ها و سایر اعضای مجمع، اینها حوادث طبیعی و واکنش های طبیعی نسبت به حادثهی مرگ یک خانم است و نمی توان بر آن عنوان «فاجعه» گذاشت و استخوان سوز نیست؟!
آیا این حضرات در مورد حفظ نظام هیچ وظیفه و تکلیفی ندارند؟!
۴- حکم قرآنی حجاب و قانون رسمی کشور از نظر آقای خاتمی و حضرات مجمع چه میشود؟! این خانم، کشف حجاب کرده، بالأخره حکم حجاب یک معروف است یا منکر؟! آقای خاتمی می گوید: «برخورد با این پدیده، خلاف قانون، منطق و شرع است!»
آیا ممکن است آقای خاتمی و حضرات توضیح دهند از کدام قانون، کدام منطق و شرع یاد میکنند؟ آیا قانونی را که اوباش منافق، اراذل کومله و دموکرات و فواحش سلطنت طلب نوشته اند، قبول دارند امّا قانون قرآن و مملکت را قبول ندارند؟ آیا قانون کشف حجاب رضاخانی را قانون می دانند و قانون جمهوری اسلامی را قانون نمی دانند؟!
۵- فتنهی ۷۸ را به بهانهی تعطیلی یک روزنامه، فتنهی ۸۸ را به بهانهی تقلّب در انتخابات، و فتنهی ۹۸ را به بهانهی افزایش قیمت بنزین کلید زدید. فتنهی شهریور ۱۴۰۱ را می خواهید چه نامی بر آن بگذارید؟!
مخالفت با حکم قرآنی حجاب! همراهی با اوباشی که مسجدسوزی، قرآن سوزی و حمله به موکب حسینی در دستور کارشان است، آیا روشی معقول در سیاست ورزی است؟
۶- توئیت آقای خاتمی و بیانیهی مجمع، حاوی نشر اکاذیب، ایراد تهمت و افترا به حافظان امنیّت مردم، متضمّن اهانت به مقدّسات اسلام و قرآن، دعوت اوباش ضدّ انقلاب برای ضربه زدن به نظام و مردم و نوعی «محاربه» و «بغی» است. اگر مقامات امنیّتی و قضائی نخواهند به این جرائم مشهود رسیدگی کنند و همهی فجایعی را که طیّ هشت روز گذشته اتّفاق افتاده است، از باب مصلحت، نادیده بگیرند، امّا مردم، آن را فراموش نمیکنند و در کارنامهی سیاسی آنها و در حافظهی تاریخی خود، آن را حفظ خواهند کرد و در زمان مقتضی در مورد آن موضع خواهند گرفت.